فهرست مطالب
عنوان شماره صفحه
مقدمه ........................................................................ 02
ملی شدن نفتو نخست وزیری ........................................ 03
کشمکش با دربار و مخالفان ............................................ 04
کودتا علیهدولت مصدق ................................................. 06
اصول و شرايط ملي شدن صنعت نفت ايران ........................ 08
محاکمه و زندان و خانهنشینی .......................................... 14
صنعت نفت پس از سقوط مصدق ...................................... 15
والیگری ووزارت ....................................................... 18
قانون ملی شدن صنعت نفت ............................................. 19
منابع ......................................................................... 21
ملي شدن صنعت نفت
مقدمه
دکتر مصدق پس از شهریور ۲۰ و سقوطرضاشاه در انتخابات دوره ۱۴ مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلسانتخاب شد. در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمالایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تازمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع میشد.
در انتخابات دوره ۱۵ مجلسبا مداخلات قوامالسلطنه (نخست وزیر) و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم به مجلسبگذارد. در این دوره هدف عوامل وابسته به بریتانیا این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغهای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. بر اثر فشارافکار عمومی مقصود انگلیسیها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم بهسر رسید. در ۱۳۲۸دکتر مصدق و همراهان وی اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کردند. گسترشفعالیتهای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان بهوضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضتملی شدن نفت» معروف شد، هدایت میکرد.
ملی شدن نفتو نخست وزیری
در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات ومداخلات شاه و دربار، صندوقهای ساختگی آراء تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر وزیردربار بقتل رسید و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از کشتهشدن نخستوزیر وقت سپهبد حاجیعلی رزمآرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکترمصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزمآرا نخست وزیر شدهبود، در شور و اشتیاق عمومی دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاحقانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد.
پس از شکایت دولتانگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازمنیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتیکه در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بینالمللی خود راصالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزیدست یافت ودر 29 اسفند صنعت نفت ملي اعلام گرديد. در راه بازگشت به ایران به مصررفت و مورد استقبال پر شکوه ملت مصر قرار گرفت.
کشمکش با دربار و مخالفان
انتخابات دوره هفدهممجلس بخاطر دخالتهای ارتشیان و دربار به تشنج کشید و کار بجایی رسید که پس ازانتخاب ۸۰ نماینده، دکتر مصدق دستور توقف انتخابات حوزههای باقی مانده را صادرکرد.
دکتر مصدق برا ی جلوگیری از کارشکنیهای ارتش و دربار درخواست انتقالوزارت جنگ به دولت را از شاه نمود. این درخواست از طرف شاه رد شد. به همین دلیلدکتر مصدق در ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ از مقام نخستوزیری استعفا کرد. مجلس قوام السلطنه رابه نخستوزیری انتخاب کرد و او با صدور بیانیه شدید الحنی نخست وزیری خود را اعلامنمود.
مردم ایران که از برکناری دکتر مصدق خشمگین بودند، در پی چهار روزتظاهرات در حمایت از دکتر مصدق، که به کشته شدن چندین نفر انجامید، موفق به ساقطکردن دولت قوام گردیدند. در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ دکتر مصدق بار دیگر به نخستوزیری ایرانرسید.
در ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ دربار با کمک عدهای از افسران اخراجی و اراذل واوباش توطئهای علیه مصدق کردند تا او را از بین ببرند. نقشه این بود که شاه در آنروز به عنوان سفر به اروپا از پایتخت خارج شود و اعلام دارد که این خواسته دکترمصدق است. مصدق از نقشه اطلاع یافت و توانست جان بدر برد و توطئه شکستخورد.
چند روز بعد عمال دربار و چند تن از افسران اخراجی سرتیپ افشارطوسرئیس شهربانی را ربودند و پس از شکنجه کشتند.
بدنبال استعفای بسیاریاز نمایندگان طرفدار مصدق، دولت اقدام به همهپرسی (رفراندم) در کشور کرد تا مردمبه انحلال یا عدم انحلال مجلس رای دهند. در این همهپرسی (که به خاطر همزمان نبودنرایگیری در تهران و شهرستانها و جدا بودن صندوقهای مخالفان و موافقان موردانتقاد بسیاری قرار گرفت) در حدود دو میلیون ایرانی به انحلال مجلس رای دادند ومجلس در روز ۲۳ مرداد ۱۳۳۲ منحل شد.
دكتر مصدق و مشاورين واطرافيان نزديك او به علت عدم آگاهي صحيح ازاوضاع واحوال بين المللي نفت و وضع عرضه وتقاضاي نفت درجهان آزاد تصور مي كردند با قطع صادرات نفت ايران ، دنيا دچار كمبود نفت خواهد شد و شركت هاي نفتي به زانو درخواهند آمد و به ناچار تسليم خواسته هاي ايران خواهند شد . حال آنكه در سال 1951 يعني در زمان ملي شدن نفت توليد ايران در سطح 660 هزار بشكه در روز و كل توليد دنياي آزاد 9/10 ميليون بشكه در روز بود . ولي در عرض يك سال ، با افزايش ميزان توليد در كشورهاي عراق و كويت و عربستان و آمريكا كه كنترل و اداره آن در دست هشت شركت عمده مذكور در بالا بود ، سطح توليد در جهان آزاد به 13 ميليون بشكه در روز رسانده شد . يعني بيش از سه برابرآنچه در ايران توليد مي شد ، از چهار كشور نامبرده تأمين و به بازار عرضه گرديد و از اين طريق بدون آنكه كوچكترين كمبودي از نظر عرضه نفت در جهان آزاد احساس شود ، از صدور نفت ايران جلوگيري بعمل آمد .
کودتا علیهدولت مصدق
در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ طبق نقشه سازمانهای جاسوسیامریکا و انگلیس برای براندازی دولت مصدق، شاه فرمان عزل دکتر مصدق را امضا کرد ورئیس گارد سلطنتی، سرهنگ نصیری را موظف نمود تا با محاصره خانه نخست وزیر فرمان رابه وی ابلاغ کند. همچنین نیروهایی از گارد سلطنتی مامور بازداشت عدهای از وزرایدکتر مصدق گشتند. ولی نیروهای محافظ نخستوزیری رئیس گارد سلطنتی و نیروهایش را خلعسلاح و بازداشت نمودند.
مبلغ قابل پرداخت 7,500 تومان